شعر در مورد فلسفه
شعر در مورد فلسفه
شعر در مورد فلسفه ,شعر در مورد فلسفه زندگی,شعری در مورد فلسفه,شعر درباره فلسفه,شعر نو درباره فلسفه,شعر درباره فیلسوف,شعر درباره ی فلسفه,شعر فلسفی درباره تولد,شعر فلسفی درباره خدا,شعر فلسفی درباره مرگ,شعر در مورد فلسفه زندگی,شعر فلسفی زندگی,شعر فلسفه پروین اعتصامی,متن شعر فلسفه پروین اعتصامی,معنی شعر فلسفه از پروین اعتصامی,شعر فلسفه دارد کاظم بهمنی,شعر فلسفه دارد,شعر فلسفه مرگ
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد فلسفه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
چقدر فلسفه می چینی!!!
ببین،
همین که هستی
خودش چقدر شاعرانه است!
یک میز خالی و دو فنجان چای
و یک لبخند جانانه کافی‌ست
تا عقده های دلتنگی ام باز شود!
شعر در مورد فلسفه
آن فلسفه است وین سخن دینی
این شکر است و فلسفه هپیون است
از علم خاندان رسول است این
نه گفته عمرو فریغون است
شعر در مورد فلسفه زندگی
فلسفه در سخن میامیزید
وآنگهی نام آن جدل منهید
وحل گمرهی است بر سر راه
ای سران پای در وحل منهید
شعری در مورد فلسفه
فلسفه در جدل کند پنهان
وانگهی فقه برنهد نامش
مس بدعت به زر بیالاید
پس فروشد به مردم خامش
شعر درباره فلسفه
هم فلسفه هم کلام بگذار
از بهر فضولیان دخال
با عیسی روح هم نفس شو
بگذار جدل برای دجال
شعر نو درباره فلسفه
ای در طلب علوم، در مدرسه چند؟
تحصیل اصول و حکمت و فلسفه چند؟
هر چیز بجز ذکر خدا وسوسه است
شرمی ز خدا بدار، این وسوسه چند؟
شعر درباره فیلسوف
هان، نگویی فلسفه، کل حق بود
آنکه گوید، کافر مطلق بود
آری! از وی می کند در دل خطور
بس معانی کز دهانت بوده دور
شعر درباره ی فلسفه
عنان قهر تو در خرق و التیام فلک
حکیم فلسفه را باز در گمان افکند
نبود خون عدو آنچه روز کین بر خاک پرند
قهر تو چون نقش پرنیان افکند
شعر فلسفی درباره تولد
یار وصالی بده ام جفت جمالی بده ام
فلسفه برخواند قضا داد جدایی به فنم
تا که رگی در تن من جنبد من سوی وطن
باشم پران و دوان ای شه شیرین ذقنم
شعر فلسفی درباره خدا
فلسفی زین بخورد فلسفه اش غرق شود
که گمان داشت که ما زان علل فاسده ایم
آن نهنگیم که دریا بر ما یک قدح است
ما نه مردان ثرید و عدس و مایده ایم
شعر فلسفی درباره مرگ
کارکنان خدای را چو ببینی
دل نکنی زان سپس به فلسفه مرهون
گر به دلت رغبت علوم الهی است
راه بگردان ز دیو ناکس ملعون
شعر در مورد فلسفه زندگی
عقل نبود فلسفه خواندن ز بهر کاملی
عقل چه بود؟ جان نبی خواه و نبی خوان داشتن
دین و ملت نی و بر جان نقش حکمت دوختن
نوح و کشتی نی و در دل عشق طوفان داشتن
شعر فلسفی زندگی
این است آن عطا که خدا کرد فیلسوف
آن فلسفه است و این ره و آثار انبیاست
این عالم اژدهاست وز ایزد تو را خرد
پازهر زهر این قوی و منکر اژدهاست
شعر فلسفه پروین اعتصامی
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است
متن شعر فلسفه پروین اعتصامی
دانش مغربیان فلسفه ی مشرقیان
همه بتخانه و در طوف بتان چیزی نیست!
از خود اندیش و ازین بادیه ترسان مگذر
که تو هستی و وجود دو جهان چیزی نیست
شعر در مورد فلسفه
بیشتر بخوانید :
